حسین منزوی؛ شاعر زندگی و طبیعت
تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۱۴۷۴۲
غزل معاصر که با نیما به وجود آمده بود، تحت تاثیر شعر نیمایی مسیری تازه پیدا کرد و شکلی نو به خود گرفت. در این مسیر شاعران تلاش کردند تا قالب غزل را از شیوه ها و مفاهیم فرسوده سنتی تهی کنند و جانمایه های فکری و عاطفی تازه ای را در آن جان دهند. یکی از این شاعران حسین منزوی بود که در این خط سیر جایگاه ویژه ای دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تولد و زندگی
حسین منزوی در زنجان و در خانوادهای فرهنگی به دنیا آمد. پدرش به ترکی شعر میسرود و این امر در زندگی فرزند نیز تاثیرگذار بود. حسین دوران تحصیلات را در زادگاهش سپری کرد و در سال ۱۳۴۴ خورشیدی وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. سپس این رشته را رها کرد و به جامعهشناسی روی آورد اما این رشته را نیز ناتمام گذاشت.
منزوی نخستین دفتر شعرش با نام حنجره زخمی تغزل را در سال ۱۳۵۰ خورشیدی با همکاری انتشارات بامداد منتشر کرد و با این مجموعه بهعنوان بهترین شاعر جوان دوره شعر فروغ برگزیده شد. وی دستی هم در ترانهسرایی داشت، منزوی در ترانههایش هم به مانند اشعارش نگاه و توجه اصلیاش به عشق است و به قول خودش عشق هویت اصلی آثارش است.
منزوی منظومه «حیدر بابایه سلام» محمدحسین شهریار را به صورت شعر نیمایی ترجمه کرد. «با عشق در حوالی فاجعه»، «شوکران و شکر»، «حنجره زخمی تغزل»، «با عشق تاب میآورم»، «به همین سادگی»، «از خاموشیها و فراموشیها» و «با سیاوش از آتش» از آثار منتشرشده او هستند.
مضامین عاشقانه
عاطفه قوی ترین عنصر در غزل های منزوی است که باید آن را اصلی ترین عامل زیبایی و جذابیت غزل ها محسوب کنیم و ماهیت اصلی عاطفه غزل هایش عشق است. چنانکه خودش در این باره می گوید: عشق به عنوان هویت اصلی من جا افتاده است.
عشق در غزل های منزوی با عشق در نگاه دیگر شاعران متفاوت است زیرا دیدگاه نو و خاص او در مورد عشق چنین است که عشق مثل هر حقیقت دیگری مطلق نیست و دستخوش دگرگونی است. نمود عشق در غزل های منزوی شخصی و فراشخصی است که در آن صداقت و صراحت بیان موج می زند. مصداق های عشق در غزل منزوی بیشتر عشق فردگرا است و ارتباط عاشق و معشوق نیز اغلب یک ارتباط ساده و ابتدایی است.
منزوی شاعری است که روی زمین و در میان مردم زیسته و به همین علت هم عشق ها و اندوه هایش سرشتی زمینی دارد. تمام تلاش شاعر در این زمینه از حد بیان سوزناک و تاثیرگذار احساسات و عواطف شخصی و آرزوی وصال فراتر نمی رود که این اشکال را برخی از منتقدان به غزل های او وارد کرده اند.
مضامین سیاسی و اجتماعی
کمتر شاعری را می توان دید که از حوادث سیاسی و اجتماعی عصر و زمانه خود تاثیر نپذیرفته باشد و حتی شاعرانی که از سیاست روز جامعه خود دوری می کنند و به مضامین دیگری روی می آورند، بی تردید به دلیل تاثیر منفی سیاست بوده است و بدین لحاظ هم می توان تمام غزل های منزوی را سیاسی و متعهد دانست. البته خودش می گوید که من تنها رسالتم شاعری و تنها تعهدم شعر است. تفنگ برنمی دارم چرا که کار من برداشتن قلم است و در کار مبارزه بی امان و بی وقفه ای که بین زیبایی و زشتی و بدی ایستاده ام و چه غم که چون خواجه خرقه جایی گرو باده باشد و دفتر جایی! من برای سرودن آمده ام و برای شعر گفتن زبان گشوده ام پس می سرایم تا نفس دارم. می سرایم عشق را، می سرایم زیبایی را.
با همه این حرف ها، منزوی از جریانات و حوادث سیاسی عصر خود جدا نیافتاده و روی دیگر عواطف غزل های او را یاس و امید، شکست و پیروزی، عشق و نفرت و ...تشکیل می دهد که این احساسات محور اصلی عواطف اجتماعی او هستند. در این گونه غزل ها توجه شاعر معطوف به استبداد، بی عدالتی، فقر و ... است و دردها و فغان های این غزل ها نه فقط دردهای خود او بلکه درد ملت ستمدیده ای است که از گلوی شاعر برمی آید.
تصور جامعه ای سرشار از آشفتگی و نابسامانی که فقر با تمام ابعاد خود در آن بیداد می کند با مردمی مسخ شده که در عین رذالت و بدبختی، چنان به وضعیت موجود خو گرفته اند که گویی شخصی را نه امید رهایی، بلکه هوس رهایی را نیز در سر نیست و شاعر نیز مردمی است از این دست با این تفاوت که او می داند، جامعه در چه وضعیتی است و می سراید:
از زمزمه دلتنگیام از همهمه بیزاریم ...نه طاقت خاموشی نه تاب سخن داریم
آوار پریشانیست رو سوی چه بگریزیم ...هنگامه حیرانیست خود را به که بسپاریم
تشویش هزار آیا وسواس هزار اما ...گنگیم و نمی فهمیم ورنه همه بیماریم
طبعیت در شعر منزوی
با بررسی تصاویر غزل منزوی می توان دریافت که شاعر در ایجاد تصویر، حداقل یک سوی تشبیه را از عناصر محسوس انتخاب می کند و احساسش را در تصاویر طبیعی می پیچد و اینگونه زبان منزوی در اشعارش ساده و صمیمی می شود. منزوی برای تصویرپردازی از عناصر طبیعی چون: گلها، درختان، کوه، ابر، دریا، دشت، آتش، باد، خاک، آب و... سود جسته است. او در جایی میگوید: وقتی تو گریه میکنی ای دوست در دلم...انگار ابرهای جهان گریه میکنند».
ارتباط میان منزوی و طبیعت، صمیمی، نزدیک و توام با احساسات شخصی اوست. وی حالات و روحیات خود را در طبیعت کشف می کند. توجه به طبیعت و چگونگی توصیف آن به وسیله تصویرسازی، در غزل منزوی رابطه تنگاتنگی با یکدیگر دارند، به گونه ای که شیوه غزلسرایی او را تحت تأثیر قرار می دهد و سبک او را به شیوه سبک رمانتیسم ها نزدیک می سازد. منزوی با احساسات درونی خود پدیدهها و عناصر طبیعی را تصویرسازی میکند؛ گویی وجود خود را در اشیاء و محیط اطراف می بیند و آن را با احساسات خود همرنگ می داند.
خاموشی شاعر
منزوی تنها با انتشار شعرهایش گذران عمر می کرد تا اینکه سرانجام در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳ خورشیدی بر اثر نارسایی قلبی و ریوی و پس از یک عمل جراحی طولانی در بیمارستان رجایی تهران درگذشت. علت مرگ او آمبولی ریوی بود. شاعر در کنار آرامگاه پدرش در زنجان (قبرستان پایین) به خاک سپرده شد.
برچسبها محمد علی بهمنی حسین منزوی شاعر شعر زنجان ایران دانشگاه تهرانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: محمد علی بهمنی حسین منزوی شاعر محمد علی بهمنی حسین منزوی شاعر شعر زنجان ایران دانشگاه تهران اخبار کنکور غزل های منزوی حسین منزوی غزل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۱۴۷۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همایش ملی میرزا احمد داواشی، شاعر بلندآوازهی کُرد برگزار میشود
به گزارش خبرنگار حوزه استانها خبرگزاری تقریب، دکتر مسعود بیننده در گفت وگو با خبرنگاران اظهار داشت: این همایش در سطح ملی در مورد شاعر مردمی بلندآوازه و نامآشنای منطقه غرب ایران، میرزا احمد داواشی، در تاریخ ١٩ اردیبهشت ماه در دانشگاه کردستان برگزار خواهد شد.
وی گفت: پژوهشکدهی کردستانشناسی دانشگاه کردستان در نظر دارد در راستای ایفای نقش مسئولیت اجتماعی خود و همچنین ایجاد بستری برای شکلگیری و تقویت گفتمان علمی درباره شاعران و شخصیتهای فرهنگی مناطق مختلف کردستان در ذیل عنوان سلسله رویدادهای معنوی ایران، همایش ملی میرزا احمد داواشی شاعر نامی منطقه غرب کشور را ۱۹ اردیبهشت ماه سال جاری در محل دانشگاه کردستان برگزار کند.
بیننده افزود: از ۴۲ مقاله رسیده به دبیرخانه همایش میرزا احمد داواشی ۳۱ مقاله جهت ارائه به صورت سخنرانی پذیرفته شده و ۴ مقاله نیز به صورت پوستر ارائه خواهد شد.
دبیر علمی همایش میرزا احمد داواشی اضافه کرد: در این همایش دو سخنرانی اصلی و ۱۰ پانل تخصصی در طی برنامههای همایش اجرا میشود.
بیننده در ادامه با اشاره به زندگی ادبی پربار این شاعر نامی بیان داشت: میرزا احمد داواشی(۱۳۵۹-۱۲۷۹ه ش) شاعر شیرینسخن، نکتهسنج، زیباسرا، زیبابین و فصیح واژه است که اشعارش را به زبان کردی و در قالب گویشهای گورانی-هورامی و سورانی-جافی سروده است.
وی درباره دیگر خصیصه ادبی اشعار این شاعر نامی اظهار داشت: میرزا احمد که جزو آخرین اعضای نسل شاعران گورانسرای کردستان ایران است در شهر روانسر از توابع استان کرمانشاه چشم به جهان گشوده و قریحه شاعرانگی و استعداد بداههگوییاش در گسترهی جغرافیای فرهنگی این منطقه که طبیعت بکر و زیبای اورامانات، پاوه و جوانرود را شامل میشود رشد و نمو یافته است.
وی تصریح کرد: میرزا احمد که به لقب داواشی معروف است در ذیل اشعارش معمولا به همان نام خوشآوی خودش یعنی احمد که یکی از نامهای مبارک پیامبر اسلام(ص) است خود را ندای شاعرانه زده و ختم اشعارش را با بستار زیبای پیامی عمیق و گوهروار میآراید، چنین است که لقب داواشی در افواه عامه شهرت دارد و نام احمد همان لقب شعری اوست.
دکتر بیننده مدیر پژوهشی مطالعات تاریخ و فرهنگ پژوهشکده کردستانشناسی دانشگاه کردستان در ادامه بیان کرد: بدون شک برگزاری چنین همایشهایی فرصتی خواهد بود که از طریق آن شاعران و شخصیتهای ادبی و فرهنگی ایران در منطقه کردستان معرفی شده و زمینهی مناسبی برای تولید متون علمی در مورد آنها و همچنین بستری برای انتشار این یافتههای علمی و پژوهشی فراهم آید.
وی در پایان عنوان کرد: این دست از شاعران اگرچه در گسترهی وسیعتر زبانها و فرهنگهای دیگر کمتر شناخته شده هستند، اما صدای زیستجهان واقعی عامه مردم بوده و زبان گویای جامعه و فرهنگ ما به شمار میآیند.
انتهای پیام/